اخبار فرهنگسرا
سرداران شهید

شهید مهدی کازرونی

زندگی نامه: شهید حاج محمد مهدی کازرونی سعدی در پنجم فروردین ماه سال ۱۳۳۹، مصادف با ماه شعبان، در روستای سعدی از توابع شهرستان کرمان دیده به جهان گشود. پدرش علی کشاورز بود و مادرش کبری نام داشت. او دوران کودکی خود را در دامان خانواده‌ای مذهبی سپری کرد. وی از همان دوران کودکی کنجکاو […]

اشتراک گذاری
11 دی 1348
209 بازدید
کد مطلب : 74

زندگی نامه:

شهید حاج محمد مهدی کازرونی سعدی در پنجم فروردین ماه سال ۱۳۳۹، مصادف با ماه شعبان، در روستای سعدی از توابع شهرستان کرمان دیده به جهان گشود. پدرش علی کشاورز بود و مادرش کبری نام داشت. او دوران کودکی خود را در دامان خانواده‌ای مذهبی سپری کرد. وی از همان دوران کودکی کنجکاو و چالاک بود، به طوری که همگان را از کارهای خوبش به تعجب‌ وا می‌داشت و قابل مقایسه با هم سن و سال‌های خود نبود. در سال ۱۳۴۵ وارد دبستان روستای سعدی شد و یکی از شاگردان نمونه مدرسه بود، همچنین در این زمان قرآن را هم فرا گرفت. فعالیت چشمگیری در کارهای مذهبی مسجد محله خود داشت. او در سال ۱۳۵۰ برای ادامه تحصیل به روستای مجاورسعدی رفت. ایشان در سن ۱۶ سالگی مبارزات خود علیه رژیم ستم شاهی را آغاز کرد لذا برای نفوذ در ارتش، سال ۱۳۵۴ وارد دبیرستان نظامی شد و پس از دو سال که مقارن با سال ۱۳۵۶ و بالاگرفتن انقلاب بود وی در دبیرستان نظام شروع به مبارزه نمود و با شرکت در تظاهرات و اختلال در نظم شهر و آتش زدن سینما در کرمان باعث شد که مسئولان دبیرستان نظام به فکر چاره بیفتند و با پرونده‌ سازی برای او، وی را از دبیرستان اخراج کردند. در سال ۱۳۵۷ که اوج فعالیت‌های ایشان بود، با شرکت در تظاهرات و با دوستان هم پیمانش از جمله شهید محمد سلیمی کیا و شهید حسن مختار آبادی مبارزه خود را با رژیم علنی ساخت و باعث شد که بعضی از سر سپردگان رژیم در روستا او را بازداشت، و پرونده‌ای سنگین برای او درست کنند و با ارسال آن به دبیرستان نظام باعث شدند که او برای محاکمه به دادگاه نظامی معرفی شود، در بین راه زندان تا دادگاه نظامی با هوشیاری و زرنگی خود مقدار زیادی از اوراق پرونده را معدوم می‌کند و با لطف خدا، ایشان در دادگاه نظامی تبرئه می‌شود و فقط از دبیرستان نظام اخراج می‌گردد. پس از اخراج از دبیرستان نظام به قم رفت و در آن‌جا به مبارزه پرداخت. شهید کازرونی فردی صبور و شکیبا بود و همیشه لبخند بر لبانش نقش می‌بست، در سال ۱۳۵۹ ازدواج کرد وثمرۀ ای ازدواج سه فرزند پسر می‌باشد به نام‌های: بشیرو نذیر که دو قلوهستند و در زمان شهادت پدرحدود ۲ سال سن داشتند و ظهیر نیز ۸ ماهه بود.
با شروع تحرکات ضد انقلاب در کردستان، شهید کازرونی راهی کردستان شد و فرماندهی سپاه مهاباد را بر عهده گرفت. شهر مهاباد محل همۀ حرکت‌های نظامی و سیاسی به شمار می‌رفت. زمانی که در کردستان، یعنی در مهاباد جنگ شروع شد هیچ گونه امکاناتی در اختیار سپاه و حتی ارتش وجود نداشت؛ در آن زمان محله به محله، کوچه به کوچه، خانه به خانه مهاباد در دست عوامل ضد انقلاب بود و خانه‌ها‌‎‌یش به یک دیگر راه داشتند این مسئله را به خاطر انجام عملیات به وجود آورده بودند که بعداً توسط نیروهای اعزامی کرمان از جمله حاج محمدمهدی کشف و خنثی شد. به نقل از همرزمان شهید : «از آن‌جا ‌که شهید بزرگوار حاج محمدمهدی کازرونی از بنیان گذاران اولیه سپاه پاسداران کرمان بود و با توجه به مهارت‌ها و تجربیات زیادی که قبلا در جریان انقلاب اسلامی و همین طور در دبیرستان نظام در ابعاد نظامی آموخته بود، به طوری که در اوایل انقلاب هم تمام آموزش‌ها، انتقال تجربه‌ها و تکنیک‌های نظامی به افراد برعهدۀ ایشان بود. به محض این که ضد انقلاب تحرکاتی در کردستان در جهت تصرف منطقه انجام دادند، ایشان یکی از پیشتازان و پیش قراولان بود که رهبری گروهی را به عهده گرفته و به عنوان یک گروه عملیات ضربتی برای سرکوبی افراد سود جو و فرصت طلب، از کرمان راهی کردستان و منطقه مهاباد شدند. در تمام عملیات‌ها حاج مهدی کازرونی شخصاً جلو دار نیروها و افراد گروه خود بود. یک شب به منظور پاکسازی یک روستا با یک سیمرغ و مسلسل کالیبر ۵۰ که روی آن مستقر بود در نیمه‌های شب به طرف روستای مورد نظر حرکت کردیم، خدمه مسلسل مذکور هم شهید مجید انجم‌شعاع بود. دقیقاً سپیده‌دم در تپه‌های مشرف بر آن روستا مستقر شدیم و حدود یک ساعت از استقرار ما نگذشته که دیدیم یک تویوتای نارنجی رنگ از مهاباد به طرف روستای مذکور در حال حرکت است، ما همگی بی‌توجه و بی‌تفاوت گفتیم: که این یک ماشین شخصی است وبه آن هیچ گونه شکی نکردیم، اما حاج مهدی دستور داد برویم و سرنشینان آن را توقیف کنیم، و آن‌ها را به محل استقرار خودمان بیاوریم. به اتفاق سه تا از برادران رفتیم پایین و ماشین را متوقف کردیم، دو نفر از سرنشینان ماشین که فکر می‌کردیم افرادی کاملاً عادی هستند به بالای تپه آورده و تحویل دادیم. حاج مهدی دستور داد که آن دو نفر همان جا بنشینند و ماشین را بازرسی کنیم. در این بازرسی مقداری مهمات و اسلحه زیر صندلی‌های ماشین که جاسازی شده بود پیدا کردیم. دو روز از دستگیری این دو نفر گذشته بود که متوجه شدیم آن دو نفر از اعضای رسمی حزب دمکرات هستند، چیزی که هیچ کس تصور نمی‌کرد، ولی حاج مهدی با آن نبوغ و استعداد اطلاعاتی و عملیاتی بسیار قوی خود به آن پی برد.» شهید کازرونی با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران عازم جبهه شد. وی در عملیات‌های زیادی از جمله: والفجر مقدماتی، فتح‌المبین، والفجر۳، والفجر۴ و… شرکت نمود. به عنوان اولین فرمانده گردان از کرمان در عملیات طریق‌القدس (ثامن‌الائمه) حضور داشت. پس از آن در عملیات شکست حصرآبادان شرکت کرد و از ناحیه پا مجروح شد. سر انجام در تاریخ سی‌ام مهرماه سال ۱۳۶۲ در عملیات والفجر۴ در منطقه مریوان براثر ترکش به فیض شهادت نائل آمد. پیکر مطهر وی در گلزار شهدای کرمان به خاک سپرده شده است.
برای شادی روحش صلوات

این مطلب بدون برچسب می باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *