شهید حسن یزدانی

زندگی نامه:

شهید حسن یزدانی دربیست و دوم تیر ۱۳۴۸ درتهران در یک خانواده مذهبی دیده به جهان گشود.پدرش اکبردبیرآموزش و پرورش بود و مادرش رقیه نام داشت. ازهمان ابتدا نسبت به سایر کودکان قوی بنیه و خوش هیکل‌تر و رشدش از هم سن و سالانش بیشتر بود. قبل از ۶ سالگی قرآن را آموخت. از ۶ سالگی تا ۱۱ سالگی دوران ابتدایی را در دبستان رضویه کرمان بدون کوچکترین مشکل به پایان رساند. سال ۶۰-۵۹، به ضرورت خانوادگی به شهر مقدس قم هجرت نمودند. کلاس اول راهنمایی را در مدرسه امام موسی صدر و سال دوم و سوم را در مدرسه آیت الله سعیدی با موفقیت به پایان رساند. سال ۶۱-۶۲ برای تحصیل علوم دینی به حوزه علمیه کاشان رفت و در حوزه امام خمینی کاشان مشغول به تحصیل علوم دینی شد، طلبه درس خوان و زحمتکشی بود. به گفته دوستانش نماز شبش ترک نمی شد و به دعا و مستحبات علاقه‌مند بود. در تابستان همان سال به کرمان آمد، گفت مایلم به جبهه بروم احساس وظیفه می کنم. اما پدرش با او مخالف بود و به او می‌گفت:حالا زود است ؛ فعلاً درس بخوان ، او درپاسخ گفت: که امام فرموده: هرکس توانایی رفتن به جبهه  را دارد، باید برود. از لحاظ جسمی به اندازه جوان ۲۰ساله بود، برای چند ماه به جبهه رفت و برگشت. از اول سال ۱۳۶۲-۱۳۶۳، به حوزه علمیه کرمان آمد و مشغول تحصیل شد. بعد از چند ماهی مجدداً به جبهه‌های نبرد حق علیه باطل شتافت. او در این سن رزمنده توانا وعارفی به حق شده بود. او می گفت: جبهه دانشگاه عملی احادیث محمد وآل محمد(ص) است.

صبح پنج شنبه ۱۳۶۴/۱۱/۲۴ هواپیمای عراقی محل مقر اطلاعات عملیات را شناسایی کرده و با بمباران شیمیایی آنجا را هدف قرار می‌دهد حسن در محل نبود اما برای نجات هم رزمانش می رود که در همین حین گاز شیمیایی وارد ریه‌اش شده و شیمیایی می‌شود. بلافاصله او را به بیمارستان اهواز بعد به مشهد منتقل و در بیمارستان امام رضا«ع» بستری، بعد از یازده روز در تاریخ ۱۳۶۴/۱۲/۰۴ صبح به لقاء الله می پیوندد.

روحش شاد.