اخبار فرهنگسرا
سرداران شهید

شهید علی ماهانی

زندگی نامه: شهید علی ماهانی در ۱۳۳۶/۰۹/۰۱ در شهرستان کرمان دیده به جهان گشود. پدرش محمدحسن کارمند شرکت فرش، و مادرش صغری نام داشت. عصمت کودکی با صداقت و پاکی در او دنیایی خاص و پر از وجد و شوق به وجود آورده بود. او در خانواده ای مذهبی و زحمتکش به دنیا آمد. اولین […]

اشتراک گذاری
11 دی 1348
447 بازدید
کد مطلب : 107

زندگی نامه:

شهید علی ماهانی در ۱۳۳۶/۰۹/۰۱ در شهرستان کرمان دیده به جهان گشود. پدرش محمدحسن کارمند شرکت فرش، و مادرش صغری نام داشت. عصمت کودکی با صداقت و پاکی در او دنیایی خاص و پر از وجد و شوق به وجود آورده بود. او در خانواده ای مذهبی و زحمتکش به دنیا آمد. اولین درس را از پدر و خانه و زادگاهش آموخت. رنج فقر به همراه تلاش پیگیر پدر در کار با اعتقاد و ایمان خانواده، در او تاثیر ژرف گذارد. او به تنهایی و متکی به خویش از دل کویر چشمه ای به سوی دریای زلال معارف گشود. دوران ابتدایی را در شهرستان کرمان گذراند و در همین دوران پی به جنایت های رژیم ضد اسلامی شاه برد. او که سایه شوم ابر قدرتهای جهانخوار را بر آسمان کشورش و بر ملت ایران میدید تصمیم گرفت بر علیه ظلم و تزویر به مبارزه برخیزد. در نتیجه فعالیتهای سیاسی خود را علیه رژیم آغاز کرد. وی با سن کم اما روحی بزرگ و سرشار از ایمان و عشق به اسلام با انشاءهایی که مینوشت اشاراتی هر چند مختصر به این جنایات مینمود که بارها مورد توبیخ از طرف اولیای مدرسه قرار گرفته بود. پس از تحصیلات دبستان وارد دبیرستان شد در این دوران دامنه فعالیتهای خود را گسترش داد و با بی پروایی بیشتری به کار خود ادامه داد. در سال ۱۳۵۵ در رشته برق موفق به اخذ مدرک دیپلم گردید و یک سال بعد به خدمت سربازی رهسپار شد. با توجه به تنفری که از رژیم داشت اقدام او برای خدمت باعث تعجب بود و در رابطه با این قضیه هدف خود را بیان نمود که باید در رژیم نفوذ کرده و طاغوتیان را از درون مورد حمله قرار دهیم. وقتی که انقلاب از گوشه و کنار فریاد خودش را از حنجره آزادی خواهان مسلمان به بام جامعه شهر طنین افکند، به یاوری قد برافراشت و بی پروا در تظاهرات و راهپیمایی ها شرکت جست و رنج فراوانی کشید. در اواسط سال ۱۳۵۷ در پادگان شهر کازرون توسط مامورین ضد اطلاعات ارتش دستگیر و سپس به اتفاق ۳ نفر از همفکرانش زندانی شدند. وی در بازجویی که توسط باز پرس انجام گرفت، که به چه دلیل اعلامیه پخش می کردی؟ چنین اظهار نمود به دستور امام خمینی و برای براندازی رژیم شاهنشاهی. در همین بحبوحه بود که انقلاب شکوهمند اسلامی به پیروزی رسید. از زبان شهید نقل شده و است که: در سلول انفرادی مشغول نماز و عبادت بودم که صدای همهمه ای از بیرون به گوشم رسید. عده ای از مردم داخل آمدند و درب سلول باز شد و زمانی که بیرون آمدیم به توصیه افسری که قبلا به ما اعلامیه میداد و افسر ضد اطلاعات بود که در رژیم نفوذ کرده بود مانع از دزدیدن پرونده ها شدیم در میان پرونده ها، پرونده خود و سه نفر از دوستانم را مشاهده نمودم که محکوم به اعدام شده بودیم اما به علت مسائل موجود در پادگان این کار را به تعویق انداخته بودند.
پس از پیروزی انقلاب و اتمام دوران خدمت على آقا با چند تن از دوستانش از جمله اکبر علوی، حمید ایرانمنش و منصورصومعه اقدام به تشکیل گروه مقاومت کرده و مسجد هاشمی را به عنوان پایگاه عملیاتی خود برگزیدند. جوانان پرشور و حزب الهی هم به تبلیغات و ادامه نهضت تا پیروزی کامل پرداختند تا زمانیکه غائله کردستان پیش آمد. به دنبال درگیری در کردستان با عده ای از برادران از جمله: اکبر علوی و محمود اخلاقی به کردستان اعزام شدند و در آنجا بودند که صدام بعثی جنگ گسترده ای را آغاز کرد و در روز عاشورا به بالای تپههای سومار به مزدوران عراقی حمله ور شدند که منجر به عقب راندن بعثیون شدند و در همین عملیات بود که محمود اخلاقی به درجه رفیع شهادت نائل آمد و علی نیز از ناحیه فک پائین مورد اصابت گلوله ای از نزدیک قرار گرفت. ایشان مدتی در بیمارستان شهید مصطفی خمینی بستری بود و پس از بهبودی مجددا ” به جبهه شتافت و در جبهه های مختلف از جمله سوسنگرد، بستان و آبادان مشغول نبرد بود تا اینکه برای مرتبه دوم در حمله شکست حصر آبادان از ناحیه دست چپ و پای راست به شدت مجروح گردید که جراحات منجر به قطع عصب دست چپ وی شد و تا آخر عمر نقص عضو گردید که علیرغم این مشکل عازم جبهه شد و در لشکر ثارالله در قسمت مخابرات انجام وظیفه می کرد و مشتاقانه در انتظار دیدار دوست و رهایی از تن خاکی بود. مرغ جانش آرزوی آشیانه ای در ملکوت قرب داشت تا سرانجام در روز هشتم مرداد ماه سال ۶۲ در عملیات والفجر۳ در مهران همراه با برادر کوچکش محمود به شهادت رسید. پیکر وی مدتها در منطقه برجا ماند و سال ۱۳۷۶ پس از تفحص در گلزار شهدای کرمان به خاک سپرده شد.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد

این مطلب بدون برچسب می باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *